امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

تفاوت...

امشب دوباره نان فا.حشگی ام را تقسیم خواهم کرد

با پیرمرد علیل ِ پلاس سر ِخیابان هفتم

همان که نه تن پوشی برای فروختن دارد و نه حتی تنی...

همان که تا مرا از دور میبیند

با لبخندی بی قیمت که دنیایی میارزد برایم

مرا فرشته ی مهربان ِ خدا صدا میزند(ف.اح.ش.ه)




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 441
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 441
بازدید ماه : 1322
بازدید کل : 233116
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ