تفاوت...
امشب دوباره نان فا.حشگی ام را تقسیم خواهم کرد
با پیرمرد علیل ِ پلاس سر ِخیابان هفتم
همان که نه تن پوشی برای فروختن دارد و نه حتی تنی...
همان که تا مرا از دور میبیند
با لبخندی بی قیمت که دنیایی میارزد برایم
مرا فرشته ی مهربان ِ خدا صدا میزند(ف.اح.ش.ه)