امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

...

چو کس با زبان دلم آشنا نیست

چه بهتر که از شِکوه خاموش باشم

چو یاری مرا نیست همدرد، بهتر

که از یاد یاران فراموش باشم

دکترشریعتی




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 250
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 250
بازدید ماه : 1131
بازدید کل : 232925
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ