امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

فقر....

  

   فقر همه جا سر میكشد ...

   فقر ، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست ...

   فقر ، حتی گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میكند ...

   فقر ، چیزی را "نداشتن" است ؛ ولی آن چیز پول نیست ؛ طلا و غذا هم نیست ...

   فقر ، ذهن ها را مبتلا میكند ...
 
   فقر ، اعجوبه ایست که بشكه های نفت در عربستان را تا ته سر میكشد ...

   فقر ، همان گرد و خاكی است كه بر كتابهای فروش نرفته ی یك كتابفروشی می نشیند ...

   فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است كه روزنامه های برگشتی را خرد میكند ...

   فقر ، كتیبه ی سه هزار ساله ای است كه روی آن یادگاری نوشته اند ...

   فقر ، پوست موزی است كه از پنجره یك اتومبیل به خیابان انداخته میشود ...

   فقر ، همه جا سر میكشد ...

   فقر ، شب را "بی غذا" سر كردن نیست ...

   فقر ، روز را "بی اندیشه" سر كردن است ...




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 578
بازدید کل : 231758
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ