امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

قدیس کوچک من...

 

قدیس کوچک من!چشمهایت را نبند حتی پلک هم نزن

میخواهم شهوت چشمانم ، سنگ محک ایمان دروغینت را بشکند

و تنها لبهایم ، بی هیچ رقص اندامی ، تمامی تنت را آغشته به گناهی لذت بار کند

و بعد من میروم حتی بدون ذره ای دلبستگی

و تو می مانی با حسرتی همیشگی

و خاطره‌ی جسم شلاق خورده ای که دیگر در آغوش تو نخواهد گنجید

حالا برو دربه در بدنبالم بگرد قدیس من...

 




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 457
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 457
بازدید ماه : 1338
بازدید کل : 233132
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ