امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

برای مهربانم...


 رفته بودی تو و دلمرده ز رفتار تو من

خوب شد آمدی ای کشته‌ی دیدار تو من

 

ستمت گر چه فزون است و وفا کم، غم نیست

کم‌كمك ساخته‌ام با کم و بسیار تو من

 

هر دلی نیست عزیز دل من، لایق صید

باش همواره تو صیاد و گرفتار تو من

 

این سه ارزانی هم باد الهی همه عمر

بخت یار تو و تو یار من و یار تو من

 

هیچ دانی که در این دوری یک ماهه چه رفت

یا چه دیدم ز غم و حسرت دیدار تو من

 

سال‌ها پیر شدم لیک جوان خواهم شد

لب نهم باز چو بر لعل شکربار تو من

 عماد خراساني




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 491
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 491
بازدید ماه : 1372
بازدید کل : 233166
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ