امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

زندگی یعنی ...

 زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق

 زندگی یعنــی لطافت گم شدن در نـــرمی عشق

 زنـــدگی یعنی دویدن بی امـــان در وادی عــشق

 رفتــــن و آخــــر رسیــــدن بر در آبـــادی عشـــق

 می توان هـــر لحظه هر جا عاشـق و دلداده بودن 

پر غـــرور چون آبشــــاران بودن اما ســـاده بــودن 

می شـــود اندوه شـــب را از نگاه صبــح فهمیـــد

 یا به وقت ریـــزش اشــک شادی بگذشــته را دید

 می توان در گریــــه ابــر با خیال غنـــچه خوش بود

 زایـــش آینـــــده را در هر خــــزانی دید و آســــود


پ.ن: صدای سیاوش قمیشی را میستایم.




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 284
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 284
بازدید ماه : 1165
بازدید کل : 232959
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ