امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

باتو...

باتو

لحظه‌ای باخته‌های قلبم، با آرزوی در آغوش کشیدنت، پرواز کردند

و در گلویم نشستند...

آرزوهایم کوچک است و دلم قانع ...

.

امشب آسمان بال‌های خوابم را چیده است...

و من هنوز بر خاکم.

.

دیده‌ام را بدرقه‌ی راهت می‌کنم ....

روزی، در سپیدی ِ بی‌نهایت، به ملاقاتت می‌آیم...




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 141
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 141
بازدید ماه : 1022
بازدید کل : 232816
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ