امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

با من تو بمان...

آسمان آبی است اما دلم را نپرس!

که نمیدانی این دوری‌ها ، این نبودن‌ها

چه به روزش آورده است

از من اگر بخواهی

نردبانی خواهم بافت تا خود سقف جهان

و از آن بالا

به نگاهی عاشق و مست

تو را به اوج خواهم برد

که در آن سقف بي‌پايان و جاودان

من باشم و تو

یادت نرود یک دم

با من بمان.

 




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 145
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 145
بازدید ماه : 1026
بازدید کل : 232820
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ