امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

امشب زنی شراب می خواهد.... شراب مرگ

مرا محکم در آغوش بگیر...

 

    در آغوشم بگیر ...

    آن چنان خسته ام

    که حتی افقهای نگاهم نیز گم می شود

    در این هوای دلگیر

    مرا محکم بفشار ...

    برای زندگی تهی از هیجانم مرا محکم در آغوشت بفشار ...

    به من ببخش نوازش دستت را

    با تصنیف دوستت دارم لبهای شیرینت

    و مرا نوازش بده در این روزها

    با یاد دلنشینت ...

    بگذار من نیز

    تو را در اغوش گیرم ...

    و لب بر لبهای تو گذارم
 
    تا دریابی چه قدر دوستت دارم...




Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


در ساحلی نشسته بودم. صدایی گفت:بنویس. گفتم قلم ندارم. گفت: استخواانت را قلم کن. گفتم:جوهر ندارم. گفت:خونت را جوهر کن. گفتم: کاغذ ندارم. گفت:پوستت را کاغذ کن. گفتم:چه بنویسم؟! گفت:بنویس "دوستت دارم." . . . پس ای مهربان، دوستت دارم.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 368
بازدید دیروز : 268
بازدید هفته : 368
بازدید ماه : 1249
بازدید کل : 233043
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 206
تعداد آنلاین : 1

كد موسيقي براي وبلاگ