من جایی ندارم خدایا
خدایا با این دل تنگ وپریشانم چکنم؟
با این قلب بیقرار وبیتابم چکنم؟
دلتنگم
خدایا آتش درون دلم رو نمیبینی؟
دستان دراز شده به درگاهت رو نمیبینی؟
خسته ام از این همه سیاهی وبدی وپلشتی ها
ذلم گرفته.
همه قلبم پر شده از غم
گاهی احساس میکنم پاهام داره میلرزه. پاهایی که نمیخوام تو راهی که در پیش گرفتم بلرزه.
مگه ازت چی میخوام
خودت خوب میدونی چی میخوام.
منو برسون اونجا که میخوام برسم.به اون که میخوام برسم. کمک کن برسم به اون روز که بتونم سربزارم پیش پای ایشون.بعد جونی که بهم دادی مال خودت.بدون کلامی
خدایا میترسم. به بزرگی وجلالت قسم میترسم.
من از مردن میترسم.من بنده ی خطاکارت از مرگ میترسم. لطفا نزار بمیرم
خدایا ازت میخوام.ازت اینومیخوام که جونموبرای خودت بدم.تو راهی که تومیخواهی.تو میپسندی
خسته ام از این روزهایی که همه شدند گرگ و دارن همدیگرو پاره می کنند.از آدمهایی که اسم اسلام رو یدک میکشندوداغ به دل آدم میزارن.
خدایا خوش بحال اوناکه خواستیشون.انتخاب شدند
من میگم پارتیشون کلفت بود.یکی رو آقام عباس خواست.یکی رو بی بی زینب س پای نامشو امضا کرد.یکی رو آقام حسین ع طلبید.
وخیلیای دیگه.همه پارتی دارند.
من که کسی رو ندارم چیکارکنم؟
من که نه آبرو دارم و نه پارتی,چکنم؟
من فقط یه منم.با یه دنیابدی وگناه ودرد.
حالا بهم بگو این بنده ی خطاکار گناهکار بد,جز درگاه تو کجا بره؟؟؟
من جایی ندارم