انتخاب کن...
دروغ. وقاحت .ستم. تکبرکلمه ای به کوچکی دوست را
درد وفا سازش و تحمل
واژه ای به بزرگی دوست
سالیان بسیار میگذرد هرکدامش را
در دیگران به عمل دریابی
بارها بارها زمین خوردنت را
با درد تجربه نام میگذاری
و به آرامش خاطر رفاقت را از
پس تجربه ای دور آغاز میکنی...
چه ارزشی نهفته در گذران این سالها
و تلاشی برای فرار از تنهایی. تنهایی..
چه درد عمیقی ست سرانجام از گذشت این سالها
حلقه نیرنگ را به وضوح درچشمان رفاقت از پی هیچخیره میشوی...
باز برمی خیزی نه!
حال قضاوت کن رفاقت یا
تنهایی...!
سعید سپهر